احتمالا شما هم با کدهایی روبرو شده‌اید که از شیوه نامگذاری قابل فهم و رایجی استفاده نکرده است. درست است که گاهی فکر کردن به نام مناسب برای هر متغیر و کلاس و تابع سخت و زمان‌بر است اما مسلما دعای خیر دیگران و خودتان در آینده نصیبتان خواهد شد!
بدیهی است که کد منبع برای انسان‌هاست نه ماشین. پس ذهن‌هایی آن را می‌خوانند که با ماشین von Neumann متفاوت هستند. این افراد هم‌کلاسی‌های امروز و آینده شما، خود شما در آینده، هرکسی که احتمالا بخواهد از کتابخانه شما استفاده کند و اگر کدتان متن‌باز باشد هرکسی از الان تا مرگ جهان را شامل می‌شود.
پس نامگذاری به نحوی که برای انسان قابل خواندن باشد بسیار مهم است و البته کار ساده‌ای هم نیست. اگر بخواهید آن را رعایت کنید یک مسئولیت نه چندان خوشایند به نظر می‌رسد، مشابه هرچیز دیگری که شما را از جریان کدنویسی خلاقانه دور می‌کند. اما همه ما در موقعیتی با دیدن قراردادهای مبهم، نامتعارف یا گمراه کننده دیگران برای نامگذاری گیج شده‌ایم.
John Esposito نویسنده این مقاله، اعتراف می‌کند: یک بار یک سری از زیرکلاس‌های مسیریابی را از روی فیلسوفان سیاسی نامگذاری کردم. در آن زمان این نامگذاری کاملا قابل قبول و منطقی به نظر می‌رسید (“فیلسوفان متفاوت رویکردهای متفاوتی برای جریان اطلاعات دارند”) ولی قصد داشتم که آن‌ها را در انتها کامل تغییر دهم. اما مسلما مثل n دفعه‌ای که این تصمیم را گرفته‌ایم، این کار را نکردم. دو سال بعد، زمانی که از آن شرکت خارج شدم رئیس سابقم به من پیغام داد که … خب احتمالا میدونین چه پیغامی بوده است…!
اخیرا پژوهشی جدید از محققان کانادایی و ایتالیایی منتشر شده است: پادالگوهای زبانی: چه چیزی هستند و چگونه توسعه‌دهندگان آن‌ها را درک می‌کنند. (ژانویه ۲۰۱۵)
نویسندگان ۱۷ نوع پادالگوی زبانی را معرفی می‌کنند که به ۶ دسته تقسیم شده‌اند. برای اینکه هر دسته را تشکیل دهند روی ۱۴ مصاحبه کار کردند و گفتگوهای آزادی را با مطالعه و تفسیر دقیق ترتیب دادند.
این ۱۷ پادالگو به شکل نظرسنجی در این‌جا آمده‌اند تا میزان درگیر شدن کاربران با این مسائل نیز استخراج شود.
در آینده این پادالگوها در ابزارها به کار گرفته می‌شود تا ابزارهای تحلیل ارتقا پیدا کرده و سیستم‌های راهنمایی کننده هوشمندتر از IntelliSense ساخته شوند.
شما نیز با این پادالگوها روبرو شده‌اید؟
منبع:
