یک تجربه

یک تجربه: ایجاد فرهنگ حرفه‌ای در تیم

در این مطلب از بخش داستانهای موفقیت، تجریه مدیریت و تعامل با نیروهای انسانی در یک تیم خوب و سرزنده را میبینیم. مدیران این تیم، که محصول اصلی آنها سرویس آنالتیکس چشمک است، به تعامل هوشمندانه و دوستانه با نیروها معتقدند. اعضای این تیم در شهرهای مختلف و حتی از خانه های خود در کار تیمی مشارکت میکنند. تجربه این همکاری تیمی، که صمیمانه و به قلم یکی از مدیران این سرویس نوشته شده، شنیدنی است.

 

 

برای من حاصل سه سال تعامل با نیروهای مختلف در چند جمله خلاصه میشه و شاید در قالب یک مقاله نباشه: ایجاد فرهنگ حرفه ای در تیم. فرهنگ شدیدا متاثر از جو هست. یعنی فشار هم گروهی ها. peer pressure. به عبارت دیگه٬ شما تا از جانب محیط احساس فشار نکنی٬ نمیخوای از چارچوب عادت احتمالا غلط خارج بشی. فشاری که یک دفعه ای باشه جواب نمی ده. چون بصورت یکدفعه ای یک تیم داغون به یک تیم خوب تبدیل نمیشه. بلکه بصورت incremental و با آوردن نیروهای خوب انجام میشه. اینکه نیروی خوب چطور جذب میشه بحث دیگری هست. منتها وقتی یک نیروی خوب میاد باید یک ویژگی داشته باشه که بصورت ناخودآگاه بقیه بخوان تغییری ایجاد کنند در خودشون. این نیرو لازم نیست که حتما جمیع خفن ترین ویژگی های حرفه ای رو داشته باشه. بلکه صرفا یک فیچر حرفه ای بارز داشته باشه کفایت می کنه. من یه نیرویی داشتم که از لحاظ فنی حرفه ای بود ولی جنبه هایی از اخلاق حرفه ایش ایراد اساسی داشت. نتیجه این شد که وقتی اومد سرمنشا تغییرات مثبت شد. همه بهش گوش می کردند چون حرف تکنیکال زیاد داشت برای گفتن. منتها در گذر زمان به دلیل اینکه عادت های اشتباهش رو نخواست عوض کنه و بهبود بده٬ در حالی که کل تیم خوب شد٬ وجود ایشون در تیم جدید (یعنی تیم تاثیر پذیرفته) خودش مشکل زا بود و چون نخواست که عوض شه گذاشتمش کنار. ولی او یک تغییر مثبت بوجود آورد و بچه ها عادتشون رو در یک زمینه کنار گذاشتند. بعد یکی دیگه از بچه ها که اول تازه کار حساب میشد٬ به دلیل استعداد خوبی که در زمینه ی منظم بودن داشت٬ شد آدمی که “منظم کار می کنه”٬ یعنی فرد دومی شد که تغییری رو داشت ایجاد می کرد: بقیه می دیدند که یکی هست که داره سر وقت کارهاشو تموم می کنه و اونها نمی کنند. یکی هست که بخاطر کار درستش داره تعریف و تمجید بیشتری ازش میشه و بالطبع از لحاظ موقعیت در تیم و حقوق و غیره پیشرفت می کنه (در حالی که روز اول که درخواست همکاری داد در قبول کردن یا نکردنش شک بود). و این سیر ادامه پیدا کرد تا اینکه امروز یه تیم حرفه ای رو داریم خدارو شکر.

من یک کار رو نخواهم کرد دیگه: دیگه یکهو دو تا نیرو جذب نمی کنم. تنها یکی یکی نیرو جذب می کنم چون دو نیروی با فرهنگ کاری غلط٬ میتونند بر فرهنگ تیم تاثیر منفی بگذارند در حالی که وقتی تنها یک نیرو به تیم اضافه میشه باید خودش رو همرنگ جماعت کنه یعنی خوب بشه وگرنه این آدم تابلو میشه. این شیوه ی جذب نیرو برای تیمهای کوچیک صادقه چون در این تیمها هر فرد نقش تاثیرگذاری رو در فرهنگ تیمی ایفا می کنه.
در آخر هم چند پارامتر دیگه: زبان لین٬ آگاهی دادن٬ منطقی بودن٬ و شنیدن حرف نیروها. به آدم ها باید احترام گذاشت و در مسیر تغییر به سمت فرهنگ حرفه ای صبور بود. آدم ها می فهمند. درک می کنند. و کسی نیست که اگر براش درست جا بندازی با حرف حساب مخالف باشه. برای اینکه فرآیند تغییر فرهنگ٬ تاثیر عمیق تری روی آدم ها بگذاره و پذیراش باشند آدم باید براشون توضیح بده که چرا این تغییر خوبه. و بر ماست که در کل این مسیر٬ ادب رو رعایت کنیم٬ حرف نیرو رو بشنویم٬ و تسلیم حرف درست باشیم چون بالاخره ما هم کم اشتباه نمی کنیم. اینطوری هست که همه اعضای یک تیم با هم رشد می کنند و در مقابل درخواست تغییر توجیه هستند که چرا باید زحمت این تغییر رو به خودشون بدن. بلوغ تیمی نه فقط به نفع ذی نفعان شرکت هست٬‌ بلکه یک سرمایه گذاری اخروی هست و یقینا اعضای تیم بعد از جدایی از تیم شما میتونن سرمنشا تغییرات مثبتی باشند که شما همیشه در قلبتون از کارتون راضی باشید.

حالا یکم هم تبلیغ شرکتمون رو بکنم: ما دو سالی هست که داریم روی آنالتیکس چشمک کار می کنیم و تازه یکی دو ماهی هست که از محصول رونمایی کردیم. تا امروز تیم آنالتیکس چشمک بدون داشتن یک دفتر مرکزی به اینجا رسیده. من تاحالا گل پسری که مدیر فنی مون هست رو ندیدم چون مقیم اصفهانه. طراح یو آی پر انرژی مون یک کاکوی اهل شیرازه. لطیف خوش اخلاقی در کرج هستند و البته دوستان خوبی با مهارت های ارتباطی و بینش فنی مثال زدنی هم مقیم تهران. من از همکاری با تک تکشون٬ بله تک تکشون خوشحالم. همه در منزلشون نشستند و دارند کار می کنند. امیدوارم با گذر زمان در محصولمون بیشتر و بیشتر ارزش ایجاد کنیم و خدمات بهتری رو به جامعه ی برنامه نویسان موبایل کشور بدیم و به رشد اکوسیستم موبایل داخل کمک کنیم… و در پایان کاملا امیدوارم یه روزی اونقدر با ثبات بشیم که بتونیم یه دفتر بگیریم که یقینا اگه اعضای تیم در کنار هم کار کنند راندمان بیشتری خواهیم داشت.

افزایش راندمان و فرهنگ حرفه ای یک مسیره و نه یک مقصد. پس ما پر انرژی به راهمون ادامه میدیم که هنوز نوسفریم 😉 

التماس دعا
محسن از تیم چشمک

https://www.cheshmak.me
https://twitter.com/cheshmakMe

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا