دعوت به تبادل نظر: دکتری یا کار در صنعت؟ مسئله این است!
در بسیاری از رشتهها به ویژه رشته مهندسی کامپیوتر همواره چالش انتخاب مسیر آینده وجود دارد. آیا باید ادامه تحصیل داد یا کار حرفهای در صنعت را دنبال کرد؟
تحصیل در دوره کارشناسی ارشد با توجه به کوتاه بودن زمان تحصیل مساله خاصی نیست. دشواری مساله بر سر تصمیم به گرفتن مدرک دکترا است. کاری که به طور متوسط ۴-۵ سال از بهترین سالهای عمرمان را به خود اختصاص میدهد. سالهایی که میتواند صرف کسب تجربه و جایگاه مناسب در یک شرکت و کسب درآمد و پسانداز کافی برای سالهای آتی و مراحل بعدی زندگی شوند. حتی در دانشگاههایی که حقوقی به دانشجویان دکترا اختصاص میدهند، این حقوق با درآمد حاصله از کار در صنعت قابل مقایسه نیست.
henrik warne کسی که بعد از دوران کارشناسی ارشد، پنج سال کار در صنعت را تجربه کرده و بعد به دنبال اخذ مدرک دکترا رفته و مجددا با ترک تحصیل به صنعت باز میگردد، در انتشار تجربیات خود، دلیل تصمیم به ادامه تحصیل را علاقه به یادگیری بیشتر و باهوش به نظر رسیدن عنوان میکند. هنریک یکی از اهداف این دوره را مطالعه روی موضوعی تحقیقاتی و انتشار نتایج آن عنوان میکند. وی میگوید: “در طول تحصیل در مقطع دکترا لازم است موضوعی تحقیقاتی انتخاب کرده و مسالهای بسیار جزئی را عنوان کنیم که قبلا روی آن کار نشده باشد. اما در واقع این مساله، مسالهای نیست که کسی در بیرون منتظر نتایج آن باشد، مسالهای است که در اغلب مواقع تنها به منظور منتشر شدن ساخته شده است. در حالیکه در صنعت با موضوعات به مراتب گستردهتری سروکار داریم که چندین کاربر منتظر آن هستند. لازم است سیستمی طراحی کنیم که از تمام جوانب عالی باشد و کوچکترین خطا یا بهبودی در سیستم میتواند تاثیر مستقیمی روی چندین کاربر داشته باشد.” به همین دلیل تنها یک سال بعد از شروع به تحصیل، دانشگاه را ترک کرده و کار خود در صنعت را پی میگیرد. [1]
از طرفی عدهای تحصیل در دوره دکترا را به منزله تغییر و گسترش مرزهای دانش تلقی میکنند. دانشی که اگر وجود نداشته باشد صنعتی نیز به دنبال آن شکل نمیگیرد و رونق نمییابد. در حقیقت به این دلیل مسائل بسیار جزئی انتخاب میشوند که لازم است فرایند فرمولسازی روی آن مساله شکل بگیرد که کاملا از یادگیری تجربیات و یافتهها در دانشهای موجود متفاوت است. به علاوه داشتن مدرک دکترا زمینهی کار آکادمیک و تدریس در دانشگاه را فراهم میکند. اساتید دانشگاه به مراتب زندگی آرام و باثباتتری نسبت به یک برنامهنویس در صنعت دارند و علاوه بر شآن اجتماعی بالا، حقوق دریافتی آنها نیز با شاغلین در صنعت قابل مقایسه است.
شما این تصمیمگیری را چگونه ارزیابی میکنید؟
چه پارامترهایی در گرفتن این تصمیم باید در نظر گرفته شوند؟
آیا همه میتوانند برنامهنویس حرفهای یا محقق برجسته دانشگاهی شوند؟
عدم هماهنگی بین تحقیقات دانشگاهی و مسائلی که در صنعت مطرح است را چگونه میتوان برطرف کرد؟
علاقه و شوق به یادگیری بیشتر را ضمن کار در صنعت چگونه میتوان دنبال کرد؟
شما چگونه این تصمیم را گرفتهاید؟
نظرات خود را با ما و خوانندگان جاواکاپ درمیان بگذارید.
به نظرم من و با تجربه من مدرک اصلا مهم نیست. من به اصول تئوری خیلی اهمیت میدم ولی میشه این اصول رو خود شخص کسب کنه.
من فکر میکنم این موضوع را باید دقیق بررسی کنیم و تنها به ایران نگاه نکنیم. واقعا مردمان دیگر کشورها به این مسئله چگونه نگاه میکنند؟ چه کسانی لائق گرفتن مدرک دکتری هستند؟ چه کسانی ریسک و خطر پذیر هستند و چه کسانی کارمندان خوبی میشوند؟
من فکر میکنم کسی که دکتری میخواند بایستی علاقه به کشف علم داشته باشد، روحیه کارهای تکراری و روتین را نداشته باشد.
در بیشتر کشورها دانشجویان دکتری و اساتید، معمولا حقوق کمتری نسبت به مشابه افراد در صنعت میگیرند که این امر بسیار واضح است زیرا خدمتی که یک شخص مشغول در صنعت به اقتصاد آن کشور میکند بیشتر از دانشجویان یا اساتید هست.(استثنا ها را وارد بحث نکنید)
در کل روحیه علم کاوی، پژوهش، یادگیری از جمله خصوصیات دانشجویان دکتری هست در مقابل شخصی که کار در صنعت را انتخاب میکند ریسک بیشتری میکند، مطالب کاربردی علاقه دارد و حتی ممکن است کارهای تکراری و روتین را به فعالیت های پرچالش علمی ترجیح دهد.
این یک انتخاب است و نمیتوان گفت دکتری خواندن خوب یا بد است اما میتوان گفت دکتری خواندن برای ارتقا شغلی و سطح حقوقی کار بسیار اشتباهی است که در کشور ما مرتب به آن اشاره میشود.
بچه های انجمن علمی مهندسی کامپیوتر دانشگاه تهران در شماره پانزدهم مجله ی F1 گزارش یک نشستی را منتشر کردند که در آن چند نفر که سراغ دکتری رفتند و یا بعد از ارشد وارد صنعت شدند، در مورد همین موضوع بحث می کنند. نکات جالبی در این نشست مطرح شده است. دوستان اگر مشتاق مطالعه ی بیشتر باشند شاید بتوانند فایل نشست را از بچه های انجمن بگیرند.
لینک نشریه:
http://acm.ut.ac.ir/acm/posts/170
مسئله ای که کشور ما و خیلی از کشورهای دیگر گریبان گیر آن هستند، درگیر شدن نخبگان با مسائلی است که شاید هیچ وقت به درد جامعه بشری (حتی در کشورهای پیشرفته) نمی خورد. البته این موضوع دلیلی برای عدم ادامه تحقیقات نیست و مسلما حتی استاد دانشگاه شدن با این دیدگاه که همه ما خواهان بهبود هستیم بسیار ارزشمند خواهد بود. اما تا وقتی که پروژه های صنعتی با ریزش منابع به دست دانشگاه های برتر سپرده نمی شود و همچنین مدارک تحصیلی تنها شبیه کالایی لوکس! رد و بدل می شوند و وقت، گرانبهاترین چیزی که انسان دارد تلقی نمی شود! افراد باید آگاهی کافی پیدا کنند که برای رسیدن به چیزی که می خواهند باید تحصیل کنند، نه چیزی که بقیه می خواهند…
بسیاری از شرکت ها و کارخانه های پیشرفته دنیا، پیشرفت خود را مرهون واحدهای تحقیق و توسعه خود هستند، چه در زمینه اقتصادی چه در زمینه تکنولوژی که بهتر است در ایران نیز این امر جدی گرفته شود.
البته مسئله ای که بایستی مورد توجه قرار بگیرد این است که حقوق فعلی هر فرد یک اتفاق موقتی است! افرادی هستند که سال ها بدون دستمزدی که ارزش فعالیت آنها را داشته باشد فعالیت کرده اند تا بنای یک پروژه عظیم را پی ریزی کنند…
سلام
لطفا در مورد اهمیت مدرک تحصیلی برای یک برنامه نویس جاوا توضیح دهید. آیا برای فعالیت به عنوان یک برنامه نویس (خصوصا جاوا) نیاز به مدرک کارشناسی یا بالاتر هست؟ آیا باید حتما مدرک تحصیلی داشته باشیم تا بتوانیم فعالیت کنیم؟
لطفا راهنمایی کنید تا من هم نظرم و اعلام کنم. سپاس از شما 🙂
سلام. به نظرم داشتن اطلاعات از دروس دوره کارشناسی برای یک برنامه نویس مهم است. زیرا مثل پایه برای یک ساختمان است. و نداشتن ان نوع اطلاعات مثل ضعیف یک ساختمان در پی است. توصیه می کنم حتی اگه تحصیل در مقطع کارشناسی را نمی خواهید لااقل دروس پایه مهندسی نرم افزار را مطالعه بفرمائید.
سلام. با نظر شما کاملا موافق هستم. سوال من در مورد مدرک تحصیلی است، نه سواد. مسلما برای تبدیل شدن به یک برنامه نویس خوب باید مباحثی که در دانشگاه تدریس میشه و کاملا یاد گرفت. اما من میخوام بدونم مدرک چقدر تاثیر داره؟ یعنی شرکتها بیشتر به مدرک توجه میکنن یا به سواد طرف؟
مسلما برای یک شرکت سنجش سواد فرد تا حدود زیادی به مدرک و دانشگاه و سوابق وی برمیگردد و اگر مدرکی وجود نداشته باشد اثبات و فهم با سواد بودن اصلا کار سادهای نیست!
به نظر من مدرک فقط ملاک نیست. یعنی اینکه حتی شما اگر از بهترین دانشگاههای ایران مدرک داشته باشید، باز هم از شما در هنگام مصاحبه سوالهای فنی دقیق و نمونه کار میخوان. یعنی اگر مدرک فقط داشته باشید جایی نمیتونید استخدام بشین، ولی اگه سواد بالایی داشته باشید، در اون مصاحبه و یا حتی ارسال رزومه به همراه نمونه کار، مدرک قابل قبولی برای اثبات سطح سواد به شرکت است. اگه دقت کنید آمار بیکاری در جوانها به شدت بالاست و همه هم لیسانسه هستن. علت بیکاری، نبودن کار نیست، علت نداشتن تخصص هست. ممنون از نظرتون.
من باز هم از کسانی که در زمینهی برنامه نویسی وارد بازار کار شدهاند درخواست دارم در مورد اهمیت مدرک نظرشون و اعلام کنند. ممنون